با «بخوان بخوان» بچه درسخوان نمي شود

نويسنده:حسنعلي ميرزابيگي

نقش والدين در ايجاد روشهاي صحيح مطالعه و هدايت تحصيلي دانش آموزان

پدر و مادرها اغلب نمي دانند به چه صورت و به چه طريق ممكن در امر آموزش و يادگيري و درس به فرزندان كمك كنند. آنها شايد صدها بار اين كلمه را تكرار كرده باشند (بخوان، بخوان) و دلشان مي خواهد در اين زمينه فرزندانشان را در منزل ياري كنند ولي بنابر دلايلي، خود را درگير اين مسائل كه به نظر مشكل و پيچيده است نمي كنند. اين دلايل ممكن است بي اطلاعي از موضوع درس يا برنامه آموزش آموزشگاه و نداشتن وقت و يا خواسته هاي متفاوت هريك از فرزندان باشد و ليكن فرزند شما در زندگي تحصيلي خود نيز به شما وابسته است و در صورتي كه بتوانيد در تحصيل او نقش فعالتري داشته باشيد، يادگيري براي او دلپذيرتر مي شود و اعتماد به نفس بيشتري پيدا مي كند تا اين كه در برابر او بي تفاوت باشيد. شايد به خاطر حضور شما، نسبت به درس خواندن دلگرم شود و آينده درخشان تري داشته باشد. برخي والدين شركت در زندگي تحصيلي فرزند خود را مشكل مي دانند و حال و حوصله اين كار را ندارند و اصلا خود را درگير اين مسائل نمي كنند. برخي از دلايل اين سهل انگاري و بي تفاوتي عبارتند از:
  • 1- نداشتن وقت و انرژي و برنامه ويژه رسيدگي فرزندان: بايد بدانيد اگر چه شركت در تحصيل و كمك به فرزندتان كمي از وقت و انرژي شما را مي گيرد؛ اما در مقابل، زندگي خانوادگي شما پربارتر مي شود.
  • 2- تعليم و تربيت منحصرا كار متخصصان است: واقعيت اين است كه شما فرزند خود را بهتر از هركس ديگري مي شناسيد و تجربه، خود يك نوع تخصص است و سهيم كردن معلمان و مشاوران در اين شناسايي، موجب بهره رساني آنان مي شود و سعي كنيد اگر در تربيت فرزند خود با مشكلي مواجه مي شويد با يك مشاور متخصص ارتباط داشته باشيد و سعي كنيد هميشه قبل از وقوع مشكل با مشاور تماس داشته باشيد.
  • 3- نمي توان با تقدير و سرنوشت به مبارزه پرداخت و هر چه قسمت باشد همان مي شود: اين نوع قضاوت و برداشت، عذر و بهانه اي بيش نيست. كساني كه اين نظر را دارند مي خواهند به اين وسيله با ساده انديشي تمام تقصيرها را بر گردن تقدير و سرنوشت بيندازند در صورتي كه اين گونه نيست، هركس اراده كند و تصميم بگيرد مي تواند موفق شود. اين گونه نظريات ترمز موتور ذهن است.
  • 4- فرزند من به كمك من نيازي ندارد و من نمي توانم كاري برايش انجام دهم: شما بيشترين تاثير را بر فرزند خود داريد؛ از اين رو فرزند شما از حمايت و راهنمايي شما در خانه و مدرسه بي نياز نيست و همواره بايد كمك كننده، همراه و تشويق كننده او باشيد.
  • 5- فرزند من استعداد كافي ندارد يا كم هوش است: اين بزرگترين ضربه به فرزندتان است. يادتان باشد هر دانش آموزي كه خود را تا مرحله دبيرستان رساند ديگر كم هوش و كم استعداد نيست.اما بايد دانست هركس براي كاري خاص مهارت و استعداد دارد و چون مدرسه داراي چارچوب و نظرات خاص و انعطاف ناپذير است و نمي تواند براي هر دانش آموز روش خاصي ارائه كند، ممكن است خيلي از استعدادها شكوفا نشود؛ بنابراين، نقش والدين بسيار تعيين كننده است.
  • 6 – نمي خواهم براي آموزگار ايجاد مزاحمت كنم: بايد بدانيم نه تنها مزاحم آموزگار نيستيد، بلكه اطلاعات شما به او كمك مي كند؛ زيرا اطلاع كامل از يك فرد به نوع برخورد با او كمك مي كند. آموزگار مي تواند با داشتن اطلاعات لازم درصدد موفقيت فرزند شما باشد. اين موضوع نشاندهنده اين است كه شما براي معلم و فرزند خود ارزش قائل شده ايد.
  • 7 – در هنگام ملاقات با آموزگار و مدير مدرسه احساس خجالت مي كنيم: نظر و عقيده شما براي ما محترم است. در صورتي كه مسائل مورد نظر خود را فهرست وار يادداشت كنيد براحتي مي توانيد درباره آن صحبت كنيد؛ زيرا آنها در واقع دلسوز فرزندان شما هستند و حضور و ارتباط شما بسيار مفيد و براي شما ارزشمند است و روابط شما قابل ستايش خواهد بود و نشاندهنده حسن دقت شماست و بدانيد هيچ معلمي از حضور و وقت اوليا گله مند نيست بلكه از بي دقتي و عدم حضور گله مند است. به هر حال بايد دانست موفقيت تحصيلي دانش آموزان، بستگي به اصول و عملكرد «ذهني و دروني» آنها دارد و والدين بيشتر از هر شاخص ديگري امكانات پرورش و شكوفايي او را در اختيار دارند و مي توانند با نوع تربيت صحيح و در خور شان آنها موجب هر گونه پيشرفتي براي آنان شوند. چه بايد كرد؟ با فرزندانتان مكالمه و گفتگوي آموزشي – تربيتي واقعي برقرار كنيد: قبل از اين كه پدر و مادر باشيد، يك دوست صميمي باشيد تا از رازهاي آنها با خبر شويد. در حقيقت با آنها روراست باشيد و نگوييد حيا فرزند و پدر و مادري را از بين مي رود، اين شعار قديمي شده است. اگر فرزندانتان با شما نتوانند حرف بزنند، حتما مشكلش را به ديگران خواهد گفت و وقتي او از مدرسه برمي گردد و يا شب وقتي همه دور هم جمع هستند، از او بخواهيد برنامه روزانه مدرسه اش را با تمام جزييات برايتان تعريف كند.با معلمان، مشاوران، مسوولان و ساير كاركنان مدرسه به وسيله شركت در مراسم افتتاح مدرسه و ساير مراسم ارتباط برقرار كنيد و اين ارتباط و تماس را در تمام طول سال حفظ كنيد.
    راجع به «هدف»، «برنامه»، «نقش توجه و تمركز در مطالعه» و «چگونه ضبط و نگهداري اطلاعات در مغز» به فرزندتان توضيحاتي بدهيد و به او بفهمانيد علت اين كه مثلا مبحث جغرافي را خوب فهميده اين بوده است كه توجه و تمركز لازم را داشته است. ليكن كلمات انگليسي كه بر روي تخته نوشته شده، چون براي او هيچ «هدف» و مقصودي را زنده نمي كرد تا بدين وسيله انگيزه براي ضبط و نگهداري در مغز برايش به وجود آورد، خوب نفهميده است و هرگز از كلمه كم هوش بودن، كم استعداد بودن، كم شانس بودن استفاده نكنيد كه يك داروي مخرب براي آنهاست. هميشه سعي كنيد حتي كوچكترين پيشرفت آنها را موجب تشويق و تحسين قرار دهيد.محيط خانه را براي يادگيري، مناسب كنيد، زمان مناسبي براي مطالعه در نظر بگيريد. در آن مدت، استفاده از تمام عوامل مزاحم از قبيل راديو، تلويزيون و غيره را براي تمام افراد خانواده ممنوع كنيد، بخصوص در هفته امتحانات از ميهماني ها، عروسي و هر عواملي كه ممكن است براي حضور در جلسه ضرر داشته باشد پرهيز كنيد. مبادا خودتان بيننده فيلم باشيد و به آنها نصيحت كنيد كه فيلم نبينيد، شما در اين مدت، به مطالعه، نوشتن نامه و … بپردازيد و حداقل مزاحم آنها نشويد. اگر مي توانيد، تمرين ها و تكاليفي را كه انجام داده است يك بار مرور كني. به او كمك كنيد تا روز بعد با آمادگي كامل به مدرسه برود. به او ياد بدهيد تكاليف سنگين را به بخش هاي كوچكتري تقسيم كند و آنها را يكي يكي انجام دهد و از انجام دادن تكاليف او جدا خودداري كنيد؛ زيرا عصايي براي او خواهيد شد كه هميشه بايد اين عصا زير دست او باشد و ترك آن يعني شكست او. در برخورد با فرزندان، صبور و انعطاف پذير باشيد. اين كار سبب مي شود كه در او، عادت ها و نگرشهاي تازه اي براي همزيستي، ايجاد شود. راهنماي فرزند خود باشيد.در خصوص شيوه هاي گوناگون مطالعه و يادگيري و تقويت حافظه مطالبي بياموزيد. براي كمك به فرزند خود، از معلمان نيز راهنمايي بخواهيد مثلا اگر شما بدانيد سه پايه طلايي حافظه چيست مي توانيد در اين مورد فرزندانتان را راهنمايي كنيد. بخشي از وقت خود را به فرزندانتان اختصاص دهيد و با او همراه باشيد. پياده روي، گردش، بازديد از موزه و … همراه با شما براي او لذت بخش است. با در نظر گرفتن اين نكته كه يادگيري با فاصله كافي بهتر از يادگيري فشرده است، تلاش كنيم فرزندمان را مجبور نكنيم ساعتها بنشيند و مطالعه كند. انجام تكاليف درسي و مطالعه، يك كار فكري است و احتياج به استراحت دارد اين استراحت مي تواند به طريق برخاستن و قدم زدن، خواندن قطعات ادبي، ورزش و … باشد.در فصل امتحانات و موقع كنكور، افراد خانواده از طرح نكات متفرقه مورد علاقه دانش آموز جدا خودداري كنند. مثلا چند شب قبل از امتحان يا كنكور از ديدن فيلم سينمايي چشم پوشي كنند، تا او بتواند مطالب درسي را مطالعه كند. اين برخورد حس همكاري را در او تقويت خواهد كرد. البته اگر استفاده از تلويزيون در اتاق هاي ديگر امكانپذير باشد و مزاحمتي براي دانش آموز ايجاد نكند، مانعي ندارد. اطرافيان در شب امتحان و چند روز مانده به كنكور بايد مشوق او باشند و از مايوس كردن او خودداري كنند و همچنين با تكرار حساس بودن موضوع، موجب اضطراب زياد نشوند و از مشاجرات خانوادگي دوري كنند. شب امتحان، زمان آموزش صحيح امتحان نيست. پس والدين عزيز اجازه بدهند فرزندشان اگر مي خواهد با قدم زدن مطالعه كند، يا با صداي بلند بخواند، آزاد باشد. والدين محترم، هرگز تيرهاي زهرآگين (درس بخوان!)، (چرا درس نمي خواني؟)، (به فكر امتحان فردا نيستي!)، (فردا تجديد مي شوي!) و (مگر فردا امتحان نداري؟) را به مغز دانش آموز شليك نكنند كه در شب امتحان اصلا چنين پند و نهيب هايي سازنده نيست. بدون ترديد تشويق از مهمترين عوامل موثر در يادگيري به شمار مي آيد. تشويق و تنبيه 2 اهرم بسيار مهم براي كنترل، تعديل و تقويت رفتار انسان است؛ اما آنچه مهم است، بهره گيري از نقش موثر تشويق و تنبيه در فرآيند يادگيري و كنترل رفتار از پيش طراحي شده با برنامه است. استفاده نادرست و نابجا از تشويق و تنبيه نه تنها نمي تواند در درازمدت موثر واقع شود، بلكه ممكن است اثرات نامطلوب و سوئي را به همراه داشته باشد.